وصال یار

وصال یار

من اسمم علی ، اهل همدانم

تو یه ماجرای جالب با یه نفر که اسمش سارا هست و اهل تربت حیدریه مشهده در تاریخ 90/8/17 آشنا شدم.

حالا براتون میگم چی شد...

اینجا داستان های " دیدارهامون " هست .

در وبلاگ " روایت عشق " حواشی رو می نویسم.

قبلاً در وبلاگ " دوتا عاشق دیونه " مطلب میگذاشتم که به پاس خاطراتش حذفش نکردم .

تمامی مطالب در ادامه مطلب توضیح داده شده اند.

برای خوندن مطالب از پست اول مطالعه بفرمایید.
(به نام : 0 - آغاز کار )


تمام مطالب رمز دارند ، برای گرفتن رمز توی قسمت نظرات خودتونو معرفی کنید تا در صورت صلاحدید براتون رمز ایمیل بشه

19- سمنان اول

يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۰۰ ب.ظ

مدتی بود تهران بودم و با فرزانه هم حرف نمیزدیم ( بنا به توصیه آقای مروی) اما اتفاقی صحبت کردیم و متوجه شدم که خانوم میخواد بیاد سمنان و صبح رفتم موتور رو گذاشتم سه راه افسریه و رفتم سمنان و یکی دو ساعتی پیش خانوم بودم و بعد برگشتم تهران ( روز فینال جام جهانی بود)

  • يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۰۰ ب.ظ
  • علی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم